Is the Asl (origin) of a Muslim, Salafi?

آیا اصل یک مسلمان سلفی است؟

Summary:The Asl of a Muslim is that he is a Muslim, not Salafi.
Additional labels like "Salafi" require investigation- just as labelling someone as "trustworthy" requires investigation.

خلاصه

اصل یک مسلمان مسلمان است- و نه سلفی


برچسب‌های اضافی مثل "سلفی" نیاز به تحقیق دارند - همانطور که برچسب زدن کسی به عنوان "قابل اعتماد" نیاز به تحقیق دارد

Is the Asl (origin) as it relates to the Muslim that he is ignorant or is he Salafi?


Shaykh 'Abdullah al Bukhari

We have previously discussed this and we said, summarizing, that the Asl as it relates to the Muslim is not that he is Salafi. We say that the basic principle regarding the Muslim is that he is Muslim. Whoever's Islam was confirmed with certainty cannot be removed except with certainty.


To describe a Muslim as being Salafi is a description that is in addition to his Islam, just like if you were to say that so-and-so is trustworthy ('adl). It is not possible for an individual to be considered trustworthy ('adl) as it relates to the narration of hadith, when that individual is a non-Muslim. So he must first be Muslim in order for you to say afterward that he is considered trustworthy ('adl).


The description of being trustworthy is something which is an addition to the description of Islam. And this description requires knowledge and experience in order to describe a person as being trustworthy ('adl).


The same can be said about the description Salafi, and that this description requires knowledge and experience and affirmation or commendation (tazkiyyah) or something like this in order to say that so-and-so is Salafi. This is the issue in summary.


However, when we say that he is Muslim, does this remove from him the element of being unknown? No, he is a Muslim. However, his condition is unknown and not widely known. So here when people are discussing his condition, it is not in order to attack him but instead because his trustworthiness or status as a Salafi has not been determined.


Many of them dance around this issue. “The Asl regarding the Muslims is that they are from the people of the Sunnah” or “the Asl regarding the Muslims is that they are trustworthy ('adl)” or “the Asl regarding the Muslims is such and such” and like this. This is how they establish principles among the Muslims which are limitless and unrestricted, and whenever an attempt to verify is made, the affair is not how it was described.


The scholars, why did they take Imam In Hibban (may Allah have mercy upon him); why did they describe him as being lenient as it relates to assessing trustworthiness? Because the principle with him was that the Asl as it relates to the Muslim is that he is trustworthy ('adl) if no criticism or trustworthiness can be confirmed for him.


So (according to ibn Hibban), the Asl of a Muslim for whom no criticism or praise can be confirmed is to be considered what? Trustworthy ('adl). And it is for this reason that Ibn Hibban is described as being lenient and his status as being lenient is well-known. And this principle is well-established.

آیا اصل یک مسلمان نادان است یا سلفی است؟


شیخ عبدالله البخاری

قبلاً درباره این موضوع حرف زدیم و خلاصه می‌گوییم که اصل یک مسلمان سلفی نیست. ما می‌گوییم که اصل یک مسلمان، مسلمان است. هر کس که اسلامش با اطمینان تایید شود، فقط بجز با اطمینان حذف نمی‌شود


توصیف مسلمان به عنوان یک سلفی توصیفی است که به اسلام اضافه می‌شود، همانطور که اگر بگویید فلانی قابل اعتماد (عادل) است. در مورد نقل حدیث، امکان ندارد که شخصی به عنوان عادل شناخت باشد، وقتی غیر از مسلمان باشد. بنابراین، باید اول مسلمان باشد تا بعد بتوانید بگویید که قابل اعتماد (عادل) است


توصیف قابل اعتماد بودن چیزی است که به توصیف اسلام اضافه می‌شود و این توصیف نیازمند دانش و تجربه است تا بتواند یک شخص را به عنوان قابل اعتماد (عادل) توصیف کرد


همین امر می‌تواند درباره توصیف سلفی گفته شود و این توصیف نیازمند دانش و تجربه و تصدیق یا توصیه است تا بتواند گفت که فلانی سلفی است. این موضوع در خلاصه است


اما وقتی می‌گوییم که آن مسلمان است، آیا این عنصر ناشناخته را از آن حذف می‌کند؟ نه، آن مسلمان است. اما وضعیتش ناشناخته و به طور گسترده شناخته نشده است. بنابراین، وقتی افراد درباره وضعیت آن صحبت می‌کنند، این به منظور حمله به آن نیست بلکه به دلیل این است که قابل اعتمادی یا وضعیت آن به عنوان سلفی تعیین نشده است


بسیاری از آن‌ها اطراف این مسئله حرکت می‌کنند. (می‌گویند) "اصل یک مسلمان این است سنت است" یا "اصل یک مسلمان قابل اعتماد (عادل) است" یا "اصل یک مسلمان فلان و فلان است" و این‌طوری است که آن‌ها اصول بین مسلمان‌ها را برقرار می‌کنند که بی‌نهایت و محدود نیستند و هرگاه تلاشی برای تایید انجام شود، امر همانطور که توصیف شده است نیست


علما، چرا امام ابن حبان (رحمت الله بر آن) به عنوان کسی که به تعیین قابل اعتمادی بسیار انعطاف پذیر است، بردند؟ چون اصلش این بود که اصل یک مسلمان قابل اعتماد (عادل) است [و بنابراین قابل اطمینان در نقل حدیث] اگر برای او هیچ انتقاد یا قابل اعتمادی قابل تایید نشود


پس (به نظر ابن حبان)، اصل یک مسلمان که هیچ انتقاد یا ستایشی برای او قابل تایید نشود، چیست؟ قابل اعتماد (عادل). و به همین دلیل است که ابن حبان به عنوان انعطاف پذیر توصیف شده است و وضعیتش به عنوان انعطاف پذیر به خوبی شناخته می‌شود. و این اصل مستقر است

Made with Beacons